aright, alright, correctly, fairly, justly, quite, rather, really, rightly, well
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
شما سه بار فرصت دارید تا پین خود را بهدرستی وارد کنید.
You have three attempts to enter your PIN correctly.
بهدرستی پساز سالها تلاش سخت، ترفیع خود را بهدست آورد.
She justly earned her promotion after years of hard work.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «بهدرستی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بهدرستی